مدح و ولادت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
بـهــارِ آمـدنـت مـیبـرد زمــسـتـان را بیا که تـازه کنم با تو هر نفس جان را به بـرف بیرمـق روی کـوهها برسان سـلام گـرم و خـوش آفـتـاب تـابـان را شبـیه شاخۀ گل کرده روی دست بهار پُر از امید کن آغـوش این درخـتان را بـرای چـشـمـۀ خـشکـیـدۀ نـگـاهـم بـاز بخـوان شـبیه گـذشته دعـای بـاران را به شـوق آمـدن روزهای خـوب هـنوز نشـسـتهام به تمـاشـا غـروب ایـوان را کجاست گـمشدۀ من در این هـیاهـو؛ آه سـکـوت میکـنم انـدوه هر خـیابـان را چـقـدر بیتو از این راهها گـذر کردیم چقدر بیتو همه نیمههای شعـبان را... |